غرب از راه ترویج ارزشهای غربی که در تضاد کامل با ارزشهای ایرانی اسلامی است، سعی در تثبیت استعمار و استیلای خود بر ایران است
مهدی حق جو/ استمعار نو برای تسلط بر اراده هر ملتی، نیازمند
تغییر بنیادین در هویت ملل و تغییر در جهانبینی و فرهنگ یک ملت است. در حقیقت، آنچه
استعمارگران کهنه را به تکاپو انداخته، مقاومت و پایداری ملتها در برابر هژمونی قدرتهای
سلطهجو با تکیه بر استقلال و هویت ملیشان بوده است. همین خودباوری و داشتن سرمایه
غنی فرهنگی و میراث کهن چندین هزار ساله تمدنی ملل مستعمره، باعث شد تا از عمق نفوذ،
تسلط و چپاولگریشان کاسته شود و با هر اصابت شمشیر استمعار بر صخره مستحکم فرهنگی
و هویتی ملتها، هر روز این شمشیر کندتر و کماثرتر شد. بنابراین استمعار با چرخشی
۱۸۰ درجهای از موضع استراتژیک کهنه و تجدید نظر در روشها و ابزارهای ناکآرمد گذشته،
برای شکستن این اراده به روشهای جدیدتر و موثرتری متوسل شد. غرب برای شکستن اراده
ملتها راهی جز شکستن روح خودباوری و اعتماد و اتکا به باورها و ارزشهای غنی دینی
و ملیشان ندارد.
دورههای استعمار
استعمارگران تا به امروز سه دوره را طی کردهاند: استعمار قدیم
با هدف تصرف سرزمین؛ استعمار جدید با هدف تصرف دولت؛ استعمار مدرن با هدف تصرف ملت.
در دوره قدیم با تصرف سرزمینها به وسیله تهاجم نظامی، به غارت
منابع ملتها میپرداختند، اما هنگامی که با مقاومتهای مردمی و دولتها مواجه شده
و هزینه تهاجم نظامی و لشکرکشی آنها فزونی یافت، در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم،
استعمار جدید را پیریختند تا با تصرف دولت و تشکیل دولتهای وابسته، منافع خود را
تامین کنند که ابزارشان نیز، تهاجم سیاسی و کودتا بود. با بروز جنبشهای مردمی و سرنگونی
برخی دولتهای وابسته، از اواخر قرن بیستم، دوره استمعار مدرن شکل گرفت.
آن ها با تهاجم فرهنگی به دنبال تصرف ملتها بوده و میکوشند
ساختار فرهنگی جامعه را در راستای منافع خود تغییر دهند؛ افکار و عقاید مردم را به
گونهای پیبریزند که سیاستها و برنامههای آنان توسط مردم محقق و مقاومتی در برابرشان
صورت نگیرد.
جنگ نرم از مسیر فرهنگ
ورود استعمارگران در عرصه نبرد فرهنگی به دلیل 2 ویژگی مهم آن
یعنی بستر هنرمندانه فرهنگ و نامحسوس بودن این عرصه است.
اعتقادات انسان محور اصلی و لایه درونی و پایه را در هر فرهنگی
شکل میدهد، بنابراین دشمن برای تسلط بر ملتها از این عرصه بیشترین بهره را برده است.
فرهنگ یک جامعه یعنی تمامیت باورها و ارزشهای آن جامعه و همچنین
آداب و رسوم برآمده از آن باورها و ارزشها. یکی از شگردهای جنگ نرم این است که هویت
و فرهنگ اسلامی ما را به صورتی هنرمندانه و نامحسوس، از میان بردارند و یا دستکم آن
را خرد و ناچیز جلوه دهند؛ آن را عامل عقبماندگی و ایزولهشدن و مترقیترین تعالیم
را به عنوان تعالیمی ضد بشریت معرفی کنند.
البته برای تخریب لایههای رویین فرهنگ یک جامعه، تخریب یا تضعیف
لایههای زیرین آن، یعنی جهانبینی و نظام ارزشی آن لازم است؛ اگر جهانبینی و نظام
ارزشی یک جامعه دستخوش تحول و دگرگونی شود، در آن صورت آداب و رسوم اجتماعی و شیوه
زندگی آنها نیز دگرگون خواهد شد.
خیلی روشن است که با یک جهانبینی اومانیستی، لیبرالیستی و سکولاریستی،
نمیتوان آداب و رسوم و شیوه زندگی اسلامی را حفظ کرد.
ترویج سبک زندگی غربی
در جنگ نرم به منظور ضربهزدن به مبانی اعتقادی و جهانبینی اسلامی، بیشتر سعی شده بهصورت غیرمستقیم و از راه تغییر ارزشها، ضربه زده شود. غرب نیز از راه ترویج ارزشهای غربی ـ که در تضاد کامل با ارزشهای اسلامی است ـ سعی دارند به هدف خود دست پیدا کنند. از این رو سبک زندگی ایرانی اسلامی که مقوم ارزشها و هویت ایرانی اسلامی است، مورد هجمه قرار گرفته است.
به همین خاطر است که باید برای مقابله با دشمن و نقشههای فرهنگی او برای نفوذ، هر چه بیشتر بر عناصر هویت اسلامی ایرانی تاکید کرده و سعی در برجسته کردن این مسأله در بین مردم، خصوصا جوانان باشیم.