پاییز سال ۱۳۸۸ یاد جناب آقای خداداد داودی معلم پایه چهارم ابتدایی خود افتادم و به ایشان احساس دلتنگی نمودم .
کد خبر: ۱۰۷۹۰۳۳
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۳ 26 November 2022

به نام خدا

روزی روزگاری

خاطرات غلامعبا حسن پور

قسمت هفتاد و چهارم

پاییز سال ۱۳۸۸ یاد جناب آقای خداداد داودی معلم پایه چهارم ابتدایی خود افتادم و  به ایشان احساس دلتنگی نمودم .

آقای داودی اهل شهرستان مسجدسلیمان بود ایشان در سال ۱۳۵۲ سپاه دانش روستای عراقیه فراهان بود . سپاهیان دانش سال تحصیلی را در روستاها مشغول تدریس در دبستان بودند و در  تابستان‌ به پادگان رفته و در خدمت ارتش بودند .

سال۱۳۵۳ دوره ی سربازی آقای داودی تمام شد و به شهرستان خود بازگشت .

از آن تاریخ به بعد دیگرایشان را ندیدم و هیچ تماسی هم نداشتیم .

سال ۱۳۸۸ با مرکز مخابرات شهرستان مسجد سلیمان تماس گرفتم آنها شماره تلفنی از ایشان نداشتند . با  مرکز مخابرات اهواز تماس گرفتم آنجا هم شماره تلفنی از ایشان نداشتند برای بار سوم با مرکز تلفن تهران تماس گرفتم که دو شماره به نام خداداد داودی به من دادند با یکی از شماره ها تماس گرفتم آقایی گوشی تلفن را برداشت ‌. از آن آقا پرسیدم شما آقای خداداد داودی هستید جواب داد بله بفرمائید، گفتم آیا شما در سال ۱۳۵۲ در فراهان اراک معلم بوده اید ؟ ایشان جواب داد نه ، سپس با شماره دوم تماس گرفتم خانمی گوشی را برداشت از آن خانم پرسیدم ببخشید منزل آقای داودی ؟ گفت بله امری دارید ؟ پرسیدم آیا جناب آقای خداداد داودی سال ۱۳۵۲ در روستای عراقیه فراهان سرباز معلم بوده است ؟

آن خانم جواب داد بله همسر من دوران سربازی خود را در روستاهای اراک به  عنوان سپاه دانش خدمت کرده است . 

گفتم ببخشید خانم من دانش آموز ایشان بوده ام و اکنون پس از سال ها دوست دارم با ایشان صحبت کنم .

همسرآقای داودی شماره تلفن ایشان را به من داد .

با ایشان تماس گرفتم .

بعد از سلام ، احوالپرسی و گپ و گفت و خوش و بش . ایشان مرا به منزل خود در تهران دعوت نمود و من نیز ایشان و خانواده‌ اش را به اراک دعوت نمودم .

سال ۱۳۹۰ پدرم در بیمارستان شهدای تجریش تهران بستری بود با ایشان تماس گرفتم آقای داودی به بیمارستان آمدنددو  بعد گذشت سی و هشت سال ایشان را ملاقات نمودم و حدود دو ساعت با هم صحبت کردیم ایشان آدرس منزل خودشان را به من داد و گفت از بیمارستان که  مرخص شدید حتماً به منزل ما تشریف بیاورید .

از ایشان تشکر کردم از آن تاریخ به بعد از طریق تلفن با هم در ارتباط  هستیم .

خاطره ادامه دارد

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار